زندگینامه فرامرزخان بامدی(محمودی برام)

خانِ با اصالت
فرامرز خان محمودی برام در سال 1311 در منطقه بختیاری دیده به جهان گشود. پدرش مرحوم آ نجف و نیاکانش از بزرگان، نجیبزادگان و کلانتران خوشنام طایفه بابا احمدی در بین طوایف بختیاری در منطقه بودند. این اعتبار و محبوبیت خانوادگی بعلاوه خصوصیات ذاتی و فردی وی باعث شد که از جوانی صاحب جایگاهی ممتاز و ارجمند در میان طوایف بختیاری استانهای چهارمحال و بختیاری، خوزستان و اصفهان شود.
وی در اوایل دهه سی شمسی زمانی که جوانی شایسته، جویای نام و بالیاقت بود به حضور مرتضیقلی خان صمصام (فرزند صمصام السلطنه رئیسالوزرای ایران در دوره قاجار) که پیشتر ایلخانی بختیاری بود؛ رسید و چند سالی مدیریت امور ایلیاتی و اختصاصاً امور مربوط به طایفه خود را نزد ایشان فراگرفت و طی این مدت شایستگیها و قابلیتهای بسیاری از خود نشان داد که موردقبول و علاقه قلبی بسیار مرحوم مرتضیقلی خان واقع شد و پس از پدر و به پیشنهاد مرحوم مرتضیقلی خان جانشین شایسته آ نجف شد و امور ایلیاتی را با درایت و شایستگی به انجام رساند.
"ژان پیر دیگار" محقق، و ایرانشناس شهیر فرانسوی وقتی طی سفر تحقیقاتی خود در سال 1969 به ایران جذب و شیفته سرزمین بختیاری میشود وی برای انجام پروژه مردمشناسی خود سرزمین بختیاری را انتخاب میکند و طی آن با فرامرز خان محمودی برام و چند تن از بزرگان بختیاری آشنا میشود که در ادامه شیفته شخصیت و ابهت فرامرز خان محمودی برام میشود و تمام سفر اول خود و سفر دوم در سال 1975 را در کنار وی به انجام تحقیقات میدانی از عشایر کوچ رو بختیاری میپردازد و حاصل آن کتاب وزین "فنون کوچنشینان بختیاری" میشود.
دیگار به سبب ارادت قلبی خود و محبتهای بسیاری که از فرامرز خان محمودی دیده بود تصویر روی جلد کتاب را به عکس بسیار زیبایی از وی اختصاص داد که خود با دوربین در منطقه بیرگان از وی گرفته بود. بعلاوه درجاهای مختلف زبان به ستایش این نیکمرد بختیاری گشوده است. حسن دهقانی (شوینی) نویسنده و پژوهشگر بختیاری مینویسد: "زمانی که ژان پیر دیگار مردمشناس شهیر فرانسوی به منطقه بختیاری سفر میکند از سه کلانتر بزرگ بختیاری که در صدر امور بودند به نیکی یاد میکند "جعفرقلی خان بابادی، پرویز خان عجمی بهداروند و فرامرز خان بابا احمدی " ژان پیر دیگار از واگذاری امور توسط آ نجف محمودی برام به فرزند جوان و شایستهاش آ فرامرز یاد میکند و محبوبیت و عقلانیت وی را ستایش میکند.
علیرغم همه نوسانات سیاسی و اجتماعی در دوران پهلوی و سپس پیروزی انقلاب اسلامی و تضعیف جایگاه خوانین و کلانتران، ایشان همچنان بهعنوان یک چهره مصلح و صلحطلب، شاخص و محبوب در منطقه مطرح بود هر جا مشکلی بین طوایف بروز میکرد و نیاز به وساطت و میانجیگری بود قبل از دادگاه و پاسگاه حضور ایشان و سایر افراد خوشنام بود که کار را فیصله میداد. سروسامان دادن به امور ایلیاتی و ایجاد اتحاد و برادری میان طوایف مختلف، قضاوتهای عادلانه و بدون حب و بغض، ایشان را به چهرهای مورد وثوق تمام طوایف و ساکنین منطقه بختیاری تبدیل کرده بود.مشارکت ایشان در امور خیر، رهایی دهها زندانی از بند، نجات محکومین به اعدام از چوبه دار و برقراری صلح و آشتی میان افراد و طوایف ازجمله کارهایی بود که ایشان به تنهای در حکم یک دستگاه قضایی عادل به انجام میرساند. وی در قضاوتهای خود هرگز تطمیع نشد و هیچگاه عدالت علوی خود را با مال دنیا معاوضه نکرد و ساده زیستی و فروتنی در زندگی ایشان هویدا بود. از طرفی سخاوت ، گشادهدستی ، مهماننوازی و مردمداری ایشان مثالزدنی و از دیگر دلایل محبوبیت ایشان بود.
سرانجام پس از سالها مردمداری و نیکوکاری، همزمان با ایام سوگواری اباعبدالله الحسین (ع) در روز 18 مهرماه 1395 با یک دنیا یاد و خاطرات نیک ایل را تنها گذاشت و به دیار معبود شتافت. خیر درگذشت وی بهسرعت در تمام منطقه بختیاری و سراسر کشور پیچید. پیکر نازنینش در میان اشک و آه خیل دوستداران از سراسرکشور درنهایت شکوه و عظمت مصادف با تاسوعای حسینی در زادگاهش منطقه بیرگان از توابع شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری به خاک سپرده شد. همچنین مراسم ترحیمی که در نوع خود کمنظیر بود باشکوه بسیار و حضور قریب به 20 هزار نفر از استانهای مختلف و با حضور مقامات کشوری و لشکری طی دو روز در اصفهان برگزار شد. مردم قدردان با حضور حداکثری خود و ابراز ارادت قلبی، محبت خود را به این چهره محبوب تاریخ بختیاری ابراز داشتند. یادش گرامی باد.
بخشی از مرثیه بلند استاد روزعلی امیدی در سوگ این بزرگمرد :
بزرگــی نامـــدار از بختــیاری
که شهره بود بین هفت و چهاری
به نیکنامی و خیــرخواهی بنامی
پیاهی(مردی) شیر مرد خانِ تمامی
بزرگمردی غیــــوری نامـداری
تهمتــن پیکری رستـــم سواری
برو گُـــرزش مثال رستـــم زال
نکوســـیرت مــیان ایل و مـال
سخاوتـمندی و هـم مهماننوازی
صیاد شــیر و شاهیـن بود بازی
نکو نــامی که بـود نام آ فرامرز
تو گوئی خود او گیــو گودرز
حلیـمی بردبار و هــم شجاعی
نمـــود او دار فــانی را وداعـی
عزادار گردید از آن هفت و چـهار
ز داغ پیــــاهی(مردی) چنان بخـت یار...
آ : بزرگ ، پیشوند اسامی بعضی از بزرگان بختیاری.
هفت و چهار : منظور هفت لنگ و چهارلنگ که دو شاخه اصلی ایل بختیاری است.
پیاهی: مردی


