کـاریکـلماتـور
· یکی از محاسن كاسهِ سر اين است كه كسی نمی تواند افكار آدم را بخواند
· برای اين كه خودشان را درست جلوه دهند ، همه را خراب می كنند
· سقوط جسد پرنده تير خورده را به راه راست هدايت می كند
· گل تشنه در هوای بارانی انتظار باغبان را نمی كشد
· غم ، كلكسيون خنده ام را به سرقت برد
· قلبم ، پرجمعيت ترين شهر دنياست
· تا آمدم به بهار فكر كنم گل از گلم شكفت
· آنها كه فكرشان فلج است ، نيازی به ويلچر ندارند
· پائيز پشت چراغ قرمز گل سرخ ، انتظار گذشتن بهار را ميكشد
· اكثرا” خر خودشان را هی می كنند ، ولی بعضی ها بر خر مراد سوارند
· چه در زمان جنگ ، چه در زمان صلح ، بالاترين رقم تلفات از آن لحظات است
· ضربان قلب حكايتی را كه برای عمر گذشته تعريف كرده برای عمر نگذشته بازگو می كند
· دلم براي ماهی ها می سوزد كه در ايام كودكی نمی توانند خاك بازی كنند
· به عقيدهء پرنده محبوس ، آسمان لبريز از پروازهای برباد رفته است
· پرواز فرصت نمی دهد گربه از درخت پرنده بچيند
· دشمن ، كسیه كه نميزاره تو خودت باشی
· در قفس به روی تمام پرندگان باز است
· قفس ، سد معبر آسمانی می كند
· هيچ گلی به پای گل روی شما نمی رسد
· فرصت ، چيزی است از جنس باد ، به بادش ندهيد
· از ديروز ياد بگير ، مثل فردا باش و برای امروز زندگی كن
· به كسی كه خنده را از خودش دريغ می كند ، تبسم بياموزيد
· پرنده ای كه شكوفه را به اندازه جوجه اش دوست می دارد عاشق بهار است
· در لحظه ديدار ، شكوفه لبم با واژه دوستت دارم شكوفا می شود
بهار با دسته گل انتظار پروانه ها را می كشد