میرزا غلامرضا اصفهانی (خوشنویس)
زندگی
پدر میرزا در سال ۱۲۱۲ه.ق از اصفهان به تهران آمده و به کسب قنادی مشغول شد. از آنجا که با وجود چند فرزند دختر، هیچ پسری نداشته، به زیارت امامرضا(ع) مشرف شده و با توسل به آن حضرت خداوند در سال 1246 ه.ق. پسری به وی میدهد که به همین دلیل نام وی را غلامرضا نهادند.[۲]
ميرزا غلامرضا مردى مسلمان، عارف، اديب، دلسوخته و اهل معنى و اعتقاد بود.[۳] غلامرضا در 5 سالگی به مکتب رفت پس از دو سال قادر به خواندن قرآن بهتمامی شد. [۴] او در سنين پختگى و استادى هنر خود را «توفيق خداوند عزوجل» ميداند [۵] و آنجاييكه اوصاف هنرش را شرح میدهد، میگوید که «نه از باب خودستايی است بلكه محض بروز فضل يزدانی و نفس مسيحايی است» ([۶]
غلامرضا در ۵ سالگی به مکتب رفت پس از دو سال قادر به خواندن قرآن بهتمامی شد. میرزا در خاطراتش مینویسد که در همان سال در رؤیایی صادقه به محضر امیرالمؤمنین علی(ع) شرفیاب شده و همین واقعه سیر زندگی او را دگرگون میکند. میرزا در قطعهای به خط شکستهٔ خفی چنین مینویسد: «قریب هفتسال از سنین عمرم گذشته در دبستان به خواندن قرآن اشتغال داشته. شبی به خواب، بزرگواری ارشادم نمود به تقبیل آستان شاهاولیا در دنبالش شتافتم. در گوشهٔ آن جا حضرت شاه اولیا ارواح العالمین له الفدا توقف داشتند. چون نزدیکتر شدم فرمود مشقت بیاور. علیالفور صفحه کاغذ و دواتی به حضور مبارک تقدیم نمودم. در وسط آن صفحه لام و الف و یایی نگاشته و فرمودند از این رو بنگار. فردای آن شب در دبیرستان معلم صورت خواب را سؤال نمود. این بندهٔ حقیر ماجرا کماجرا باز گفت. دیگر حقیر را به تحصیل خط واداشت...»[۷] و این آغاز کار خوشنویسی او بود.
میرزا پس از آن نزد میر سید علی تهرانی (پدر میرحسین خوشنویس مشهور) بهتعلیم خط پرداخته تا جایی که در نه سالگی به حسنخط نامی میشود [۸] و در طول عمر نچندان بلندش آثار بسیاری را آفریده که برخی از آنها در زمرهٔ آثار ملی هنری کشور ثبت شدهاند.
حاسدان و بدخواهان او را به بابیگری متهم کردند که شفاعت یکی از اعیان یا فرزندان ناصرالدین شاه او را از خشم شاه رهانید و از مرگ نجات داد. [۹]
میرزا غلامرضا که دیر همسر اختیار کرده بود در سال ۱۳۰۰ ه.ق هنگامی که ۵۴ ساله بود، صاحب فرزندی میشود که نامش را محمد رضا میگذارد. اما محمد رضا در سه سالگی ناگهان بیمار شده و فوت میکند و داغ بزرگی به جان میرزا مینشیند تا جایی که آرزوی مرگ مینماید و در جایی میگوید: «پس از دیدین داغ و ناکامـی او مرا مرگ خوشتر ازین زندگانی» طولی نکشید که به آرزویش رسید و در روز پنجشنبه چهارم ربیعالثانی سال ۱۳۰۴ هجریقمری به سرای باقی کوچ کرد. [۱۰][۱۱]او در باغ میرزا حسین خان سپهسالار در جوار حاج میرزا صفا در چشمهعلی شهر ری به خاک سپرده شد.[۱۲] [۱۳]
خوشنویسی در دربار
میرزا غلامرضا اصفهانی در جوانی به حضور محمد شاه قاجار احظار شد؛ شاه که خو از خوشنویسی نستعلیق بهره داشت خط او را آزمود و او را به معلمی فرزندانش گمارد. س از مرگ محمد شاه ناصرالدین شاه نیز همچنان بهوی توجه داشت.[۹]
میرزا غلامرضا شاید تنها خوشنویسی است که هر دو خط نستعلیق و شکستهنستعلیق را به مهارت و استادی تمام مینوشته و در هر دو نیز صاحب سبک ویژهٔ خود است. شیوهٔ میرزا در خط از محکمترین و قویترین شیوههای خوشنویسی است و کتیبهها، قطعات و سیاهمشقهای وی نیز در صدر آثار خطوط شکسته و نستعلیق محسوب میشوند. [۱۴]
میرزا غلامرضا اصفهانی در ترکیببندی حروف و کلمات استاد بود. از آن جا که میرزا در زمان حیات نامیترین استاد مسلم خوشنویسی بود، نگارش آثار بسیاری به وی سفارش داده میشد که برخی را به شاگردان خود سپرده (مانند کاشیهای پیرامون بقعهٔ شیخ صدوق ابن بابویه که به محمد ابراهیم تهرانی واگذار نمود.) و تعدادی را نیز خود رقم زد که از آثار جاودانهٔ هنر خوشنویسی به شمار میروند. [۱۵]
از بهترین نمونههای کتیبهنویسی میرزا غلامرضا کتیبههای مدرسه سپهسالار (مدرسه عالی شهید مطهری فعلی در میدان بهارستان تهران) است که آن را در سال ۱۳۰۱ نگاشتهاست.[۱۶] تعداد قابل توجهى از قطعاتى كه به خط نستعليق از ميرزا غلامرضا بهجا ماندهاست شباهت ظاهرى بسيارى به سياهمشق دارد. به طورىكه در نگاه اول تميز اين قطعات از سياهمشق شايد ممكن نباشد و بعضى از صاحبنظران به دليل تعدد قطعاتى كه به اين صورت از ميرزا غلامرضا بهجا مانده است، عبارت «ميرزا غلامرضا اصفهانى سياه مشق نويس» را در توصيف او بهكار برده اند.[۱۷]
درباره تأثیر خط شکسته بر خط نستعلیق میرزا غلامرضا به اجمال و اختصار میتوان موارد ذیل را بر شمرد: کوچک شدن دایرهها بخصوص در حرف (ی)، پیچ و تاب و چرخش و خمش پر غمزه حروف، بلندی بیش از حد معمول دنباله(م)، استفاده بجا از حروف و کلمات خرد اندام (در سیاه مشق)، کاربری نیم کششهای خط شکسته، در نظر داشتن تناسبات سواد و بیاض خط شکسته در ترکیب صفحه نستعلیق خصوصاً در سیاه مشق ها و استفاده بسیار از ارسال (از ویژگیهای خط شکسته) در سیاه مشق نستعلیق و بطور کلی تسریع در حرکات دست و قلم نمود بیشتری دارند.[۱۸]
امضا
میرزا غلامرضا اصفهانی اغلب آثارش را با عبارت «يا على مدد» امضا میکرده است.[۱۹] اما رقم یا امضای ميرزا در بعضى از قطعات اسم كامل او بهاضافه «يا على مدد» است و در بعضى فقط «يا على مدد» يا «يا على مددست» بدوننام ميرزا غلامرضا ـمده است. در قطعاتى هم امضا بهصورت «العبد المذنب الفقير الحقير غلامرضا غفرله» و «يا على مدد.» يا بهصورت «هو» و در سطر زير هو، «الفقير الحقير المذنب غلامرضا» و بعد «يا على مددست» يا به صورتى شبيه به آنچه ذكر شد میباشد.[۲۰]
آوازه
آوازه و آثار میرزا غلام رضا مرزهای زمان و مکان را در نوردیدهاند. و حتا در زمان حیاتش به اقصا نقاط علم رسیدند. تمام عاشقان هنر آرزوی قطعه خطی از میرزا داشتند. نظامالملک معروف به نظام پادشاه محلی حیدرآباد هند آثار بسیاری از میرزا غلامرضا را در کتابخانه و مجموعهاش نگهداری میکرد. دکتر مظفر بختیار نقل میکند که در بازار نسخههای خطی کاشغر مرکز ایالت ترکستان چین اثری از میرزا غلامرضا را با صحافی سنتی دیده گه احتمالا از آخرین امیر فارسی زبان آن منطقه به جای مانده بوده است. همچنین معیرالممالک در یادداشتی از سفرش به اروپا مینویسد که زمانی که از موزه تفلیس از بزرگترین مراکز هنری آن زمان دیدن میکرده عکس میرزا و اثری از او را در تالاری که به نام مردان بزرگ جهان مزین بوده دیده است. [۲۱]
یک دهه پیش در نمایشگاه «هانگ جو» در پکن پایتخت چین استاد «سانگ» خوشنویس برجسته چینی تحت تاثیر اثری از میرزا قرار گرفت چندانکه به آرامی اما بسیار طولانی گریست و به نشان احترام با قلم موی خوشنویسی درشتش نگاشت:[۲۲]
آثار
افزون بر کتیبهنویسی مدرسه سپهسالار که میرزا غلامرضا آن را در سال ۱۳۰۱ نگاشتهاست آثار زیادی به خط او باقی ماندهاست، از جمله:[۲۳]
- رساله تحفهالوزرا - در سال 1259
- مناجاتنامه منظوم منسوب به حضرت علی
- ۲۹۸ صفحه بیاض که تنها سند کتبی اشعار میرزا غلامرضا اصفهانی میباشد
- رسالهای در اصطلاحات صوفیه
- گلستان سعدی به خط شکسته
- سفرنامه حاج سیاح در ۲۱۶ صفحه به خط شکسته (ناتمام)
- کتاب پاتولوژی ترجمه میرزا علیخان رئیسالاطباء در حدود ۲۰۰ صفحه به خط شکسته
- تعداد نسبتاً زیادی از قطعات و سیاهمشقهای شکسته و نستعلیق
اشعار میرزا غلامرضا
میرزا شعر هم میسرود و تخلصش غزال بود. نظم و نثر میرزا فصیح و استادانه است چنان که این معنی از نوشتههای او به خوبی بر میآید. در نظم و نثر شاگرد امامقلی خان قاجار بود که غارت تخلص میکرد و سخت به او ارادت داشته است. این شاگرد و استاد پیوسته با هم دمساز بودهاند. میرزا در یادداشتهای خود غارت را به استادی خطاب کرده و از او به احترام یاد میکند و او را ابوالفضایل خوانده است. بعید نیست که تخلص غزال را غارت به او داده باشد لکن میرزا در اشعارش هرگز به این تخلص شعری ندارد.[۲۴]
نمونه ای از شعر میرزا غلامرضا اصفهانی:
|
صوفی تو سجاده و سالوس پرستی |
|
ما و لب جانانه و چالاکی و مستی |
|
المنّـة للّـه کـه به فرّ قـدم عشــق |
|
شد پی سپر لشکر غم کشور همتی |
|
یک طایفه در صورت درویشـانند |
|
گر کنــد کـه اندر صفت میشاننـد |
|
آنان کـه توانگرنـد درویـش نـواز |
|
درویـش اگر شنیـدهیــی ایشانند |